آبریزش بینی شدید و سرفههای مکررم امانم رو بریده، یک برنامهی فوق فشردهی حتی نمیدونم چند ساعتی روی کاغذ نوشتهشده دارم و حدود ۱۱ جلسه فیلم کلاس عملیات آمار زیستی که برای حل تکالیفم مجبور به دیدنشون هستم.
آنتی هیستامین و اکسپکتورانت راه علاج دو مشکل اول هستن. هنوز ۳-۴ ساعتی تا پایان شب وقت باقی مونده و احتمالا میتونم برنامهام رو به پایان برسونم. برای رهایی از حل تکالیف آمار تدبیری اندیشیدم که برام عذابآور بود ولی چون که اولویت اول من همیشه درسه، حاضرم هر خفتی رو بابتش به جون بخرم! از همین رو از عوضیترین، مزخرفترین و کثافتترین پسر کلاسمون اجازه گرفتم تا تکالیفش رو کپی کنم و برای استاد بفرستم. گس وات؟ گفت خودم برات حل میکنم و تا قبل از این که بخوابی میفرستم. :|
+ حالا تصور کنید همین جناب وسط گروه کلاسی یک بار سر یک مسئلهای به من گفتم عشقم :||||| و از اون به بعد حتی اگه مستقیما هم مورد خطابش واقع میشدم، جوابش رو نمیدادم... خیلی برام سخت و دردآور بود که از چنین فردی، چنین درخواستی داشتهباشم ولی...
+ بمونه به یادگار تا فراموش نکنم من برای درس، نمره، موفقیت و پیشرفت چه قدر خودم رو به آب و آتیش زدم!
- ۱ نظر
- ۲۳ دی ۹۹ ، ۲۱:۲۷